یه لحظه ترمز کنید!!!

توقف بیجا اینجا بهتره

یه لحظه ترمز کنید!!!

توقف بیجا اینجا بهتره

طنز پیشگان/.... معمای جدید.... هووسرشنیری چیست؟

پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ق.ظ

رفتم کاغذ دیواری بخرم



گفت از متری 90 هزار تومن داریم تا 450 هزار تومن...



حساب کردم اگه اسکناس 1000 تومنی بچسبونم، متری 80 هزار تومن واسم درمیاد...



تازه هرموقع هم پول لازم داشته باشم می تونم از رو دیوار بردارم 

______________________________

انواع ازدواج اعراب جاهلی:
1- نکاح استبضاع :در جاهلیت به این دلیل صورت می گرفت که اگر مردی دوست داشت فرندانش از نسل خوبی بشوند و خودش توانایی این کار را نداشت ، همسرش را در اختیار مرد دیگری که نسل و نژادش مورد تأیید است قرار می داد که از او صاحب فرزند شود و بعد از تولد این نوزاد را به عنوان فرزند خودش معرفی می کرد .
نکاح جمعی :در این نوع ، یک گروه مشخص چند نفری از مردان با یک زن ارتباط داشتند و اگر آن زن صاحب فرزندی می شد ، همه آن مردها را جمع می کرد و می گفت که این فرزند شبیه فلان کس است ، پس فرزند اوست و آن مرد را به عنوان پدر آن بچه محسوب می کردند.
ازدواج صواحب الرایات : زنانی هم بر سر در خانه هایشان « پرچم » نصب می کردند . که این مفهوم را داشت که هر مردی می تواند با این ها ازدواج کند و ارتباط برقرار کند .
نکاح شغار: به این صورت بود که یک مردی به مرد دیگری می گفت که مثلا من خواهرم را به تو می دهم و مهریه اش این باشد که تو هم خواهرت را به من بدهی و هیچ صحبت دیگری در میان نبود.
نکاح مقت : اگر مردی از دنیا می رفت که چند همسر داشت ، پسرش همسران پدر را - بجز مادر خویش - به ارث می بُرد یا مالکیت آنها را به دست می آورد که یا خودش می توانست با آنها ازدواج کند و یا آنها را به ازدواج مردان دیگر در می آورد.
نکاح بدل:
در این نوع ازدواج ، متاسفانه ، مرد متاهلی به مرد متاهل دیگری پیشنهاد می داد که زن هایشان را با همدیگر عوض کنند !
ازدواج با اختین: ازدواج با دو خواهر در یک زمان
ازدواج صداق: همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی است که زمان آن نامعین و مهر آن معین است.

ازدواج متعه (موقت): این نوع ازدواج در ادیان الهی سابق رواج داشت و ملتهای غیرالهی نیز به آن ملتزم بودند. در این ازدواج مهر و زمان معلوم است.

ازدواج اماء: به معنای پیوند با کنیزان است. کنیزانی را از جاهای مختلف برای فروش می آوردند. هرکس یکی از آنها را می خرید، بی آنکه مهری بپردازد، همسرش میشد.
ر.ک: تاریخ تحلیلی صدر اسلام ، محمد نصیری ، ص 52

__________________________

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه، تا دهنشو باز میکرد آب میرفت تو دهنش، و نمیتونست بگه. دست کردم تو آکواریوم درش آوردم. شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن. دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو. اینقدر بالا پایین پرید، خسته شد خوابید. دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده. یعنی فکر کنم بیدار شده، دیده انداختمش اون تو، قهر کرده خودشو زده به خواب...!
این داستان رفتار ما با بعضی آدمای اطرافمونه. دوسشون داریم و دوستمون دارند، ولی اونارو نمیفهمیم؛ فقط تو دنیای خودمون داریم بهترین رفتار رو با اونا میکنیم . . .

______________________________


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۹
جواد برادران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
persianstat(10237976, 0);