یه لحظه ترمز کنید!!!

توقف بیجا اینجا بهتره

یه لحظه ترمز کنید!!!

توقف بیجا اینجا بهتره

۱۴ مطلب با موضوع «اخبار» ثبت شده است

آیت الله جوادی آملی :
رهبری نه پست است و نه مقام٬ بلکه امام جامعه است
چگونه است که در نماز با اقتدای چند نفر می گوییم امام جماعت٬  اما به رهبر جهان اسلام نگوییم امام ؟
هر لفظی غیر از امام خامنه ای جفاست به ایشان!!!(پس از این به بعد میگیم امام خامنه ای)
سلامتی وجود نازنین رهبرمان صلوات(الهم صل علی محمد و آل محمد)

______________________________________________

در ادامه باید عرض کنم به شخصه برای خودم سخت بود که به آیت الله خامنه ای چه بگویم؟

اگر می گفتم رهبر انقلاب خیلی لفظ سنگینی بود. اگر می گفتم امام خامنه ای آن گاه این کلمه وزن عروضی نداشت. اگر میگفتم آیت الله خامنه ای ، آنگاه خیلی لفظ بلندی می شد...

کلا من در این مورد مانده ام.

_____________________________________________

واقعا باید اینجا بگویم که خیلی از این مدل هایی که می گویند جانم فدا ی رهبر بدم می آید... البته نه از همه بلکه از آن هایی که حتی یک کتاب از آیت الله خامنه ای نمی شناسند و حتی یک دقیقه در باره ی وی تحقیق نکرده اند و لفظی یک چیزی می پرانند.... واقعا این کارشان مذحک است...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۰۰
جواد برادران


داربی هفته ی بازدهمه... ان شاء الله ما پرسپولیسی ها خوشحال تر از همیشه در این بازی حضور داشته باشیم....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۵۰
جواد برادران

ژاپنی ها همان کلاس اول دبستان، با بچه هایشان اتمام حجت میکنند. 
درس اول هم جغرافیاست؛
نقشه ژاپن را میگذارند جلوی بچه ها و میگویند:
این ژاپن کوچولوی ماست، ببینید! ژاپنِ ما نفت ندارد، معدن ندارد، زمینش محدود است و جمعیتش زیاد و ... 
و به این ترتیب لیستِ «نداشته ها» را به بچه ها گوشزد میکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۱۶
جواد برادران


روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما.

زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.

شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد

صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن.

زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد:

عزیزم من دوست ندارم شما...و همینطور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند.

مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده!

بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن.

مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی!

زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام. 

من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم. همین

زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت.(بله ... اینگونه بود که آن مرد با یک کلام زن خود را رام کرد)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۱۰
جواد برادران
persianstat(10237976, 0);